التماس دعا

آرینا در جشنواره تابستانه نی نی وبلاگ شرکت کرده خوشحال می شم به دخترم رای بدین. فقط کافیه کد 143 را به شماره 20008080200 پیامک کنید. هر فردی که شماره همراه در اختیار دارد مجاز به شرکت در رای گیری است.(دوستان، آشنایان، خانواده، فامیل) مرسی از همراهی شما. ---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(*)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$

مامانیه ساتیاری.میشه این روزا برام دعاکنین؟؟؟میدونم خیلی پاکین و قلب مهربونی دارین.خدا دوستون داره دعاتونو براورده میکنه:ـ((

---

محتاجم به دعا عزیزم.. لطف داری..
با تمام وجودم برات دعا میکنم و از خدا می خوام که همیشه موفق باشی..

ببخشید که فراموش کردم تشکرکنم بابت توجهتون به مشکل علی ...ازشما ،ساتیار عزیز و دوستان خوبتون .بی نهایت ممنونم

---

خواهش میکنم..
لطفا مارو بی خبر نذارین..
برای بهبود حالشون دست به دعاییم!

"گفت و گو با نوزاد"

ای نازنین کودک دلبند
بازگو که از کجا آمده ای؟

من از پهنه بیکران «هرجا»
به این «جا» آمده ام

این چشم ها را به رنگ آبی
از کجا به دست آوردی؟

در راه که می آمدم
آنها را از آسمان وام گرفتم

و فروغ چشمانت را
این برق و چرخش از کجاست؟

این برق نیزه ستارگان است
که در دیدگانم مانده است

آن دانه های کوچک اشک را
از کدام جعبه جواهر ربوده ای؟

چون بدین جای رسیدم
آنها را در تالار انتظار یافتم

وآن پیشانیت را بگوی
که چگونه چون ایوان آسمان، بلند و تابناک شد؟

در راه که می گذشتم
دستی مهربان آن را نوازش کرد

گونه هایت به کدام موهبت
چون گل های سرخ و سپید شد؟

چشمم در راه به چنان جمالی افتاد
که از هرچه آدمیان دانند و اندیشند، خوشتر است

آن لبخند سه گوش سعادت بخش از کجاست؟

از آنجا که سه فرشته باهم مرا بوسیدند

و این گوش های صدف شکل مروارید گون،
چگونه پدیدار شد؟

خداوند سخن می گفت
و این هردو سر برآوردند تا بشنوند

و آن دستهای سپید
چگونه پدید آمد

این دستها بندی است
که عشق بر خود نهاد

آن پاهای کوچک دردانه را
از کجا برگرفتی

از همان گنجینه
که بالهای کروبیان در آنجا بود

و چگونه این همه چیزها در هم پیوست
و تو را پدید آورد

خدواند به من اندیشید
و من از میانه سر برآوردم

اما چگونه شد ای نازنین
که تو پیش ما آمدی؟

خدواند به شما اندیشید
و من اکنون در آغوش شما هستم

"جرج مک دونالد (1824-1905)"

---

چه شعر زیبایی.. خیــــلی زیباست..
و
خداوند به من اندیشید و اینک ساتیار...

مرسی...کاش آدمها قدر دوستیها وروابط انسانی رو بدونند..قضیه علی وهمراهی دوستای خوبی مثل شما احساس خوبی به آدم میده...ایشالله سایه تون همیشه بر سر ساتیار عزیزم مستدام باشه

---

خواهش می کنم! آره، کاش حواسمون به چیزای خوبی که هست یا داریم باشه و قدرشون رو بدونیم..
ممنون از دعای قشنگتون..