ღ♥ღ♥ ســــاتیـارجـــــون ღ♥ღ♥

سه شنبه 2 مهر 92

1392/8/2 14:06
نویسنده : مامان
1,241 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ساتیارجونم..ماچ

چندتاخاطره هست که تا یادم نشده، باید بنویسم.. ولی نمیذاری! اصلا دوست نداری من پای لپ تاپ یا کامپیوتر بشینم!! حتی دوست نداری به گوشیم دست بزنم!!! خودت تنهایی بازی نمی کنی.. دلت می خواد یه جورایی همیشه کنارت باشم!!! وقتایی هم که خوابی، باید به کارای دیگه برسم.. حالا چکار کنم؟؟؟ نیروهای کمکی هم که دیگه باید برن دانشگاه و مدرسه!!! .. شاید بهتر باشه که فعلا واست توی دفترچه خاطرات بنویسم!

خیلی دوستت دارم هدیه ی زیبا و ناب خدا..قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مهربون
2 مهر 92 12:00

اخجوووووووووووووووووووووووووووووون اپ!
ساتیاری لوس...مستقل شو خودت بازی کن!!!
خسته نباشین مامان ساتیارنیروهای کمکیتون تمام سعیشونو میکنن که بازم کمک کنن


مرسی همیشه مهربونم.. گناه دارن! کی استراحت کنن!.. کی به درساشون برسن!
رومینا
2 مهر 92 13:50
قربووووووونش بشم ما دلمون تنگ میشه هر روز میومدم اینجا ببینم عکس ساتیار هست یا نه . ا . البته ساتیار جونم از همه چیز مهم تر هست اول باید به خواسته های ساتیار جواب بدید. راستی ... ؟


مرسی رومینا جونم.. لطف داری.. آره، خداروشکر..
مامان سونیا
2 مهر 92 15:23
همیشه سالم باشی عزیزم کنار گل پسرات سال جدیدم بهت تبریک میگم عزیزم ببببببووووووووووووووس ساتیار جون

ایشاالله شما هم همیشه سالم و شاد باشید.. ممنونم عزیزم..
ازاده
2 مهر 92 23:47
اولش یه عالمه خوشحال شدم پست جدید گذاشتی.چرا؟؟؟؟؟؟؟؟ دلمون کلی برای ساتیار تنگ شده


ممنونم گلم.. حالا سعی ام رو میکنم..ببینم چی میشه.. لطف داری عزیزم..
مامان مهرسام
3 مهر 92 9:28
ای جونم مامان ساتیار جون هر چند ما دلمون برای ش تنگ میشه و میخ وایم زود به زود ازش عکس بذاری اما حالا که دوست نداره بیشتر بهش برس و تنهاش نذار ما یه جوری تحمل می کنیم ولی به فکرمون باش

من شما رو لینک کردم البته با اجازه اگه دوست داشتی بهمون سر بزن http://mehrsamjoon.niniweblog.com/


لطف داری گلم.. ممنونم.. حتما
مامی ارمیا
4 مهر 92 11:04
نــــــــــــــــــه ....
تو وبلاگش بنویسین چون مام دلتنگتون میشیم ....


لطف داری عزیزم.. ایشاالله..
مامان سام
5 مهر 92 3:41
سلام مامانی مهربون.خیلی وقت بود فرصت نکردم بیام و به ساتیارجون سربزنم.امیدوارم همیشه شاد باشین


سلام عزیزم.. خیلی خوش اومدی.. کجایی؟ دیر وقته پست جدید نذاشتی.. ممنونم، ایشاالله شما هم همیشه شاد باشید..
مامان ایلیا
6 مهر 92 17:55
سلام عزیزم چرا مامانیو اذییت میکنی ساتیار جون بزار مامان ازت عکس بزاره آخه ما دلمون تنگ میشه.


سلام گلم.. اذیت که نه، خب حق داره.. ایشاالله به زودی میام..
خواهر فرناز
7 مهر 92 13:56
منتظریم
زود بیا بنویس
بهمونم سر بزن


باشه عزیزم..
مهربون
7 مهر 92 14:54
ساتیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااری لوس نشو دیگه مامانیو اذیت نکن بزا بیان اینجا


توی این سن بچه ها خیلی شیطونی میکنن و خیلی باید مراقبشون بود.. ولی ایشاالله در اولین فرصت میام..
مامان سام
8 مهر 92 6:18
راستش دیگه حس آپ کردن ندارم
اماانشالا بزودی حتما


انشاالله..
سمیرا
8 مهر 92 9:46
ما هم دوست داریم خوب خاطراتشو بخونیم خوبببببببببببب


چشم.. تا جایی که بشه میام و می نویسم..
سارا (مامان سانیار)
14 مهر 92 15:45
الهی فداش بشم مننننن


خدا نکنه ساراجون..