ღ♥ღ♥ ســــاتیـارجـــــون ღ♥ღ♥

پنج شنبه 19 اردی بهشت

                         سلام شیرینی زندگی مون..                                مبارک باشه؛ 11 ماهه شدی عزیزدلم..   خدا رو صد میلیون مرتبه شکر.. به همین بهانه، داداش علی قالب وبلاگت رو عوض کرد: داداش صادق یه کیک واقعا خوشمزه پخت و علی جون هم خیلی سریع و خ...
2 آبان 1392

چهارشنبه 12 بهمن

سلام ناز مامان.. ماشاالله دیگه داری بزرگ میشی.. سفرتاز نیمه گذشته.. شمارش معکوس شروع شده.. امروز بیست و یک هفتگی رو تموم کردی و به امید خدا نوزده هفته ی دیگه این سفر چهل هفته ای تموم میشه.. ب اید هوای هم رو داشته باشیم.. تا هردومون توی سفر زیاد اذیت نشیم.. دیگه کم کم باید مقدمات اومدنت رو آماده کنم.. اتاقت که تقریبا حاضره..البته تزئین روی کمد مونده..این عکس ها رو داداش علی، هفته ی پیش، روز چهارشنبه پنجم بهمن، از اتاقت گرفت: توی دل کاغذدیواری ها یه ستاره های کوچولویی هست که روزا مشخص نیستند ولی شبا کاملا نورانی اند. انگار توی یه شب تابستونی کویر، روی پشت بوم خوابیدی.. بس که اتاقت پر میشه از...
12 بهمن 1390

چهارشنبه یازدهم آبان 90

امروز صبح رفتم خونه بهداشت (شهرک) و تشکیل پرونده دادم. واکسن کزاز بهم زدن و دکترشون یه سری سئوالات ازم پرسید و یه آزمایش تیروئید برام نوشت. صبح با خانم حسن زاده حرف می زدم و می گفت حتما مثل همه ی این سال ها ما رو گذاشتی سرکار و بچه ای در کار نیست وقتی بهش گفتم جون فاطی راسته. خیلی خوشحال شد و گفت بالاخره نازنین داره میاد. آخه چند سال پیش بهشون می‌گفتم می‌خوام توی سال پلنگ یه نازنین بیارم ولی سال پلنگ تموم شد و اونا همش می پرسیدن چی شد؟ نازنین چی شد؟ امروز ظهر مادر جان و دایی رضا اومدن. واسه‌مون کله پاچه آوردن. صبح دایی رضا تماس گرفته بود که نهار درست نکنم. خوشمزه بود و باز خیلی عجیب بود که من تونستم بخورم! اونم زیاد...
11 آبان 1390

یکشنبه هشتم آبان 90

امروز جواب آزمایش هام حاضر شد و ساعت ۹ صبح با بابا رفتیم و جواب رو گرفتم و بردم پیش خانم دکتر حقیقی. بهم گفت چون به خورده عفونت ادرار داری باید مایعات زیاد بخوری و دو هفته دیگه بیای تا دوباره برات آزمایش بنویسم. بعد رفتم چند نوع میوه خریدم و اومدیم خونه. عصری هم واسه شورای دبیران رفتم هنرستان،بعد از جلسه آش خوردیم و بعد با بابا و صادق رفتیم واسه صادق کاپشن خریدیم. لباسای خوشگل بچه‌گونه که می‌دیدم هی هوس می‌کردم بخرم ولی نمی‌دونم دختری یا پسر. باید چند ماه صبر کنم! ...
8 آبان 1390